مدعی بصیرت
26 بهمن 1391 توسط شمیم معرفت
داروغه ی بغداد در میان جمعی مدعی شد که تاکنون هیچ کس نتوانسته است او را گول بزند. بهلول هم که در آن جا حضور داشت به داروغه گفت: گول زدن تو بسیار آسان است ولی به زحمتش نمی ارزد. داروغه گفت: چون از عهده برنمی آیی چنین می گویی. بهلول گفت: افسوس که اینک کار مهمی دارم، وگرنه به تو ثابت می کردم. داروغه لبخندی زد و گفت: برو و پس از آن که کارت را انجام دادی برگرد و ادعای خود را ثابت کن. بهلول گفت: پس همین جا منتظر بمان تا برگردم، و رفت. یکی دو ساعتی داروغه منتظر ماند، اما از بهلول خبری نشد. آن گاه داروغه دریافت که چه آسان گول خورده است.