• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

توصیه عجیب آقامجتبی به پزشک معالجش

01 دی 1392 توسط شمیم معرفت

یک سال از ارتحال عالم عامل ربانی آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی(ره) می‌گذرد. این روزها یادآور زمزمه‌های دوستداران مرجعیت و دعای مردم قدرشناسی است که بی‌تاب آخرین لحظات عمر شریف استادی بی‌نظیر از سلسله اساتید اخلاق بودند، روزهایی که سرانجام در آستانه اربعین حسینی(ع)‌ با عروج ملکوتی پیر و مرادشان به تهران رنگ و بویی دیگر داد.

درباره راز آغاز سفر ملکوتی حاج آقا مجتبی یکی از دوستان این عارف بالله نقل می‌کند: دکتر معالج حاجی یکی دو هفته قبل از رحلت ایشان عازم کربلا بوده و وقتی برای خداحافظی پیش حاج آقا مجتبی رفته، آن مرد بزرگ به او گفته بود که آنجا زیر قبه سیدالشهدا که رفتی به حضرت بگو این مردم با دعاهایشان نمی‌گذارند من پیش شما بیایم، شما خودتان مرا از دست دعاهای این مردم نجات دهید، می‌خواهم پیش شما بیایم.

و به نقل از نزدیکان حاجی می‌گفت که همیشه آرزو داشته است که مرگش در اربعین باشد و این روزها نیز در بیمارستان مرتب می‌پرسیده است: اربعین کی هست؟ هنوز اربعین نرسیده است؟

حال که روح بلند مرجع فقید میهمان اباعبدالله است، حق شاگردی ایجاب می‌کند که به یاد او و به امید قدرشناسی از یک عمر تهذیب و تربیت نفوس، زیارت اربعین امسال را چه در کربلا و چه در تهران و … به یاد وی به جای آوریم. فراموش نکنیم که این بزرگان بعد از وفات نیز منشأ برکات هستند و دعای خیرشان همراه ما است، اینکه روزهای آخر در بیمارستان یکی از دوستان حاج آقا مجتبی از ایشان طلب دعا و شفاعت کرده بودند. حاج‌آقا مجتبی(ره) در جواب گفته بودند: «من بی‌معرفت نیستم».


 نظر دهید »

جايگاه اربعين حسيني از ديدگاه مقام معظم رهبري

26 آذر 1392 توسط شمیم معرفت

اهميت اربعين از کجاست؟ صرف اينکه چهل روز از شهادت شهيد مي گذرد، چه خصوصيتي دارد؟ اربعين خصوصيتش به خاطر اين است که در اربعين حسيني ياد شهادت حسين زنده شد و اين چيز بسيار مهمي است. شما فرض کنيد اگر اين شهادت عظيم در تاريخ اتفاق مي افتاد يعني حسين بن علي و بقيه شهيدان در کربلا شهيد مي شدند، اما بني اميه موفق مي شدند همان طور که خود حسين را و ياران عزيزش را از صفحه روزگار برافکندند و جسم پاکشان را در زير خاک پنهان کردند، ياد آن ها را هم از خاطره نسل بشر در آن روز و روزهاي بعد محو کنند. ببينيد در اين صورت آيا اين شهادت فايده اي براي عالم اسلام داشت؟ يا اگر هم براي آن روز يک اثري مي گذاشت، آيا اين خاطره در تاريخ هم ، براي نسل هاي بعد هم، براي گرفتاري ها و سياهي ها و تاريکي ها و يزيدي هاي دوران آينده تاريخ هم اثري روشنگر و افشا کننده داشت ؟ اگر حسين شهيد مي شد ، اما مردم آن روز و مردم نسل هاي بعد نمي فهميدند که حسين شهيد شده ، آيا اين خاطره چه اثري و چه نقشي مي توانست در رشد و سازندگي و هدايت و برانگيزانندگي ملت ها و اجتماعات و تاريخ بگذارد؟

مي بينيد که هيچ اثري نداشت ، بله حسين که شهيد مي شد ، خود او به اعلي عليين رضوان خدا مي رسيد ، شهيداني که کسي نفهميد و در غربت ، در سکوت ، در خاموشي شهيد شدند ، به اجر خودشان در آخرت رسيدند ، روح آنها فتوح و گشايش را در درگاه رحمت الهي به دست آورد ، اما آيا چقدر درس شدند ، چقدر اسوه شدند ، درس ، آن شهيدي مي شود که شهادت او و مظلوميت او را نسلهاي معاصر و آينده او بدانند و بشنوند ، درس و اسوه آن شهيدي مي شود که خون او بجوشد و در تاريخ سرازير بشود ، مظلوميت يک ملت آن وقتي مي تواند زخم پيکر ستم کشيده شلاق خورده ملتها را شفا بدهد و مرهم بگذارد که اين مظلوميت فرياد بشود ، اين مظلوميت به گوش انسانهاي ديگر برسد ، براي همين است که امروز ابرقدرت ها صدا توي صدا انداختند که صداي ما بلند نشود ، براي همين است که حاضرند پول هاي گزاف خرج کنند تا دنيا نفهمد که جنگ تحميلي چرا به وجود آمد ، با چه انگيزه اي ، با دست که ، با تحريک که  آن روز هم دستگاه هاي استکباري ، حاضر بودند هر چه دارند خرج کنند به قيمت اين که نام و ياد حسين و خون حسين و شهادت عاشورا مثل درس در مردم آن زمان و ملت هاي بعد باقي نماند و شناخته نشود . البته در اوایل کار درست نمي فهميدند که چقدر مطلب با عظمت است . هر چه بيشتر گذشت ، بيشتر فهميدند .در اواسط دوران بني عباس حتي قبر حسين بن علي عليه السلام را ويران کردند ، آب انداختند ، خواستند از او هيچ اثري باقي نماند . نقش ياد و خاطره شهيدان و شهادت اين است ، شهادت بدون خاطره ، بدون ياد ، بدون جوشش خون شهيد ، اثر خودش را نمي بخشد و اربعين آن روزي است که برافراشته شدن پرچم پيام شهادت کربلا در آن روز آغاز شد و روز بازماندگان شهداست . حالا چه در اربعين اول ، خانواده امام حسين عليه السلام به کربلا آمده باشند و چه نيامده باشند . اما اربعين اول آن روزي است که براي اولين بار زائران شناخته شده حسين بن علي به کربلا آمدند ؛ جابربن عبدالله انصاري است و عطيه از اصحاب پيغمبر ، از ياران امير المومنين و آمدند آن جا و جابربن عبدالله حتي نابينا بود - آن طور که در نوشته ها و اخبار هست - و دستش را عطيه گرفت و برد روي قبر حسين بن علي گذاشت و او قبر را لمس کرد و گريه کرد و با حسين بن علي عليه السلام حرف زد و با آمدن خود و با سخن گفتن خود خاطره حسين بن علي را زنده کرد و سنت زيارت قبر شهدا را پايه گذاري کرد . يک چنين روزمهمي است روز اربعين.

امام صادق فرمودند: هر كس يك بيت شعر درباره‏ ى حادثه ‏ى عاشورا بگويد و كسانى را با آن بيت شعر بگرياند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد كرد.

حركت امام حسين(علیه السلام) براى اقامه‏ ى حق و عدل بود: «انّما خرجت لطلب‏ الاصلاح فى امّة جدّى اريد ان امر بالمعروف ونهى عن ‏المنكر …»( بحارالانوار، ج 44، ص 329). در زيارت اربعين كه يكى از بهترين زيارات است، مى‏ خوانيم: «و من‏ النّصح و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من‏ الجهالة و حيرة الضّلاله». آن حضرت در بين راه، حديث معروفى را كه از پيامبر(صلی الله علیه و آله) نقل كرده ‏اند، بيان مى ‏فرمايند: «ايهاالنّاس انّ رسول‏اللَّه صلّى ‏اللَّه عليه و اله و سلّم قال: من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرم ‏اللَّه ناكثا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسول‏ا للَّه صلّى‏ اللَّه عليه و اله و سلم يعمل فى عباداللَّه بالاثم والعدوان فلم يغيّر عليه بفعل و لاقول كان حقّا على ‏اللَّه ان يدخله مدخله» (بحارالانوار، ج 44، ص 382).

تمام آثار و گفتار آن بزرگوار و نيز گفتارى كه درباره‏ ى آن بزرگوار از معصومين رسيده است، اين مطلب را روشن مى‏كند كه غرض، اقامه‏ ى حق و عدل و دين خدا و ايجاد حاكميت شريعت و برهم زدن بنيان ظلم و جور و طغيان بوده است. غرض، ادامه‏ ى راه پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و ديگر پيامبران بوده است كه: «يا وارث ادم صفوةاللَّه يا وارث نوح نبىّ‏ اللَّه …»( مفاتيح ‏الجنان، زيارت وارث‏) و معلوم است كه پيامبران هم براى چه آمدند: «ليقوم ‏النّاس بالقسط». اقامه ‏ى قسط و حق و ايجاد حكومت و نظام اسلامى.

اساساً اهميت اربعين در آن است كه در اين روز، با تدبير الهى خاندان پيامبر(صلی الله علیه و آله)، ياد نهضت حسينى براى هميشه جاودانه شد و اين كار پايه‏ گذارى گرديد. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلى، در حوادث گوناگون - از قبيل شهادت حسين ‏بن ‏على(عليه ‏السّلام) در عاشورا - به حفظ ياد و آثار شهادت كمر نبندند، نسلهاى بعد، از دستاورد شهادت استفاده‏ ى زيادى نخواهند برد.

درست است كه خداى متعال، شهدا را در همين دنيا هم زنده نگه مى دارد و شهيد به طور قهرى در تاريخ و ياد مردم ماندگار است؛ اما ابزار طبيعى‏ يى كه خداى متعال براى اين كار - مثل همه‏ ى كارها - قرار داده است، همين چيزى است كه در اختيار و اراده‏ ى ماست. ما هستيم كه با تصميم درست و بجا، مى‏ توانيم ياد شهدا و خاطره و فلسفه ى شهادت را احيا كنيم و زنده نگه داريم.

 نظر دهید »

آیت الله مقتدایی در گفت وگو با شفقنا: همکاری و هماهنگی میان حوزه و دانشگاه لازمه رسیدن به اهداف والا است.

26 آذر 1392 توسط شمیم معرفت

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، حوزه و دانشگاه را دو بال مهم برای اداره و ارتقاء کشور دانست و گفت: حضور دانشگاهیان در حوزه های علمیه باعث می شود که آنها برای پیشرفت علمی کشور، در یک مسیر همکاری و همفکری کنند. حضور روحانیان در دانشگاه ها به عنوان استاد و نیز مبلغ و مروج دینی، می تواند در تربیت فرزندان این کشور به اخلاق اسلامی و سبک زندگی اسلامی موثر باشد.

آیت الله مرتضی مقتدایی در گفت وگو با خبرنگار شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) با اشاره به وجود جدایی و دوگانگی بین حوزه های علمیه و دانشگاه ها در دوران ستم شاهی، بر لزوم وحدت میان حوزه و دانشگاه تاکید و اظهار کرد: علاوه بر آن نوعی بدبینی نسبت به یکدیگر در روابط بین حوزه و دانشگاه، حاکم بود، به طوری که دانشگاه، حوزه ها را به ارتجاع و عقب گرد و در مقابل، حوزه های علمیه نیز دانشگاه ها را به بی دینی و عدم تعهد و تقید به موازین شرعی متهم می کرد.

او با بیان اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با دید روشن و سازنده ای که امام خمینی(ره) داشت، وحدت بین حوزه و دانشگاه را مطرح کرد، گفت: به دلیل اینکه حوزه و دانشگاه، دو بال مهم برای اداره و ارتقاء کشور به شمار می روند که هر کدام بدون دیگری ناقص خواهد بود. آینده کشور برای بر عهده گرفتن مسوولیت اداره آن به فارغ التحصیلان دانشگاه ها نیاز دارد، در امور معنوی نیز، فارغ التحصیلان حوزه های علمیه هستند که باید هدایت و سعادت دنیوی و اخروی ملت را به عهده بگیرند.

استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: معنای وحدت میان حوزه و دانشگاه این نیست که دانشجویان، طلبه و طلاب، دانشجو شوند بلکه مراد از وحدت، همکاری، هماهنگی و حرکت در یک مسیر برای رسیدن به اهداف والا است. حوزویان از امتیازات دانشگاه ها استفاده کنند و دانشگاهیان از معنویت حاکم بر حوزه ها بهره مند شوند. در حال حاضر در حوزه های علمیه و مواردی مانند انجمن و همایش های علمی که نیاز به اظهار نظر دانشگاهیان احساس می شود، حضور آنها فراهم شده است و همینطور حضور روحانیان نیز در دانشگاه ها تحقق یافته و مفید هم بوده است. بنابر مطالب گفته شده، وحدت این دو حوزه ضرورت دارد، چرا که هماهنگی، همفکری و همکاری بین حوزه و دانشگاه، لازمه عزت، اقتدار و ارتقاء کشور است.

مقتدایی نام گذاری روز شهادت آیت الله مفتح به نام «وحدت حوزه و دانشگاه» را اقدامی مبارک خواند و افزود: این اقدام می تواند ضامن استمرار این حرکت وحدت آفرین باشد زیرا ایشان علاوه بر اینکه چهره ای حوزوی به شمار می رفت، در زمان اختناق رژیم ستم شاهی، قدم به دانشگاه گذاشت و حضوری بسیار مفید و مؤثر در دانشگاه داشت. از این جهت، وحدت حوزه و دانشگاه ضرورتی بود که امام خمینی(ره) تشخیص داد و بر آن تاکید کرد.

او انتقاد را لازمه رشد تفکر علمی در کشور دانست و گفت: کسانی که در مسیر تعلیم و تعلم حرکت می کنند، می توانند نسبت به هم انتقاد، البته انتقادی سازنده داشته باشند. در میان خود حوزویان نیز این انتقادها وجود دارد، حتی ممکن است بحث آنها بر سر مساله ای به داد و فریاد نیز منجر شود اما این موارد تنها بر سر مسایل علمی است و در رفاقت و صمیمیت آنها هیچ تاثیری ندارد. وجود نقد بین حوزه و دانشگاه نیز به همین شکل است.

عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: بعد از سفر امام(ره) به قم، تفاهم نامه ای بین وزارت آموزش و پرورش و حوزه، مکتوب و ستاد همکاری بین آموزش و پرورش و حوزه تشکیل شد و این نشست ها تا امروز ادامه دارد. همچنین، تفاهم نامه ای بین وزارت علوم و حوزه علمیه برقرار شد که زمینه همکاری و رسیدن به وحدت حوزه و دانشگاه را فراهم می کرد. می توان گفت حضور دانشگاهیان در حوزه های علمیه موجب می شود، آنها برای پیشرفت علمی کشور در یک مسیر، همکاری و همفکری کنند. حضور روحانیان در دانشگاه ها به عنوان استاد و همینطور مبلغ و مروج دینی نیز می تواند در تربیت فرزندان این کشور به اخلاق اسلامی و سبک زندگی اسلامی موثر باشد.

او در پایان خاطر نشان کرد: این انتقادات می تواند سازنده و مکمل باشد و برای پیشرفت علمی کشور ضرورت دارد. اگر انتقاد صورت گرفته، وارد باشد بلافاصله مشکل، اصلاح می شود و در غیر این صورت پاسخ داده خواهد شد. نقد و انتقاد در حرکت به سمت پیشرفت، بسیار موثر و مکمل است و ضرورت دارد. این امکان وجود دارد که گاهی انتقادهایی صورت بگیرد اما در صورت قرار داشتن آنها در مسیری سازنده، هیچ گاه منتهی به دودستگی و رودررویی نمی شود بلکه مفید و سازنده خواهد بود.

منبع: شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)



 نظر دهید »

برای معرفت به ائمه(علیهم السلام) چه مسیری را باید طی کرد؟ پاسخ آیت الله مرتضی تهرانی

26 آذر 1392 توسط شمیم معرفت

حضرت آیت الله مرتضی تهرانی به این پرسش که برای معرفت به ائمه علیهم‌السلام چه مسیری را باید طی کرد؟ ،پاسخ گفته است:
بايد عرض كنم معرفت و شناسايي مقام معصوم صلوات‌الله‌عليهم‌اجمعين به آن اندازه‌اي كه خودشان هستند براي غيرخودشان ممکن نيست. براي اين‌كه ما ظرفيت و جنبه و قدرت و كشش ادراك و لمس مراتب واقعي آن‌ها را هيچ نداريم. اما به آن مقداري كه خداي متعال به ما توان داده است، ظرفيت و جنبه و قدرت داده است، اگر بخواهيم به دنبال اين مسير برويم، يعني مسير امام‌شناسي و معرفت و شناسايي معصوم صلوات‌الله‌عليهم‌اجمعين، به آن مي‌رسيم. اين مقدار ممكن است. منتها هر ممكني واقع نمي‌شود مگر اين‌كه انسان مقدمات تحقق آن ممكن را به وجود بياورد. الان ممكن است اين‌جا يك ظرف آب پهلوي دست من باشد ولي اگر كسي نياورد و يا من نخواهم، اين حضور پيدا نمي‌كند. امر ممكن است، ممكن است كه انسان تا آن اندازه‌اي كه خداوند‌ متعال استعداد و ظرفيت داده به مقام اين بزرگواران آشنايي و آگاهي پيدا كند.


 نظر دهید »

خداوند از امام حسین (علیه السلام) چگونه قدردانی می کند؟

22 آذر 1392 توسط شمیم معرفت

درباره امام حسین (ع) مناقب و منزلت ایشان و نیز درباره ی کاری که آن حضرت کرده اند بسیار سخن گفته اند و بسیار نوشته اند و می گویند و می نویسند، آنچه می تواند پاسخگوی سوال مذکور باشد، بیان حکایتی از امام صادق (ع) است، که در مقام و منزلت و همچنین جایگاه امام حسین (ع) در نزد خدای متعال و نوع معامله ای است که خداوند با حسین (ع) کرده است؛
از امام صادق (ع) پرسیدند: معامله ی خداوند با جد بزرگوارتان امام حسین (ع) چگونه معامله ای است؟ به عبارت دیگر (خداوند از امام حسین (ع) چگونه قدردانی می کند) حضرت پس از گریستن بسیار در غالب داستانی پاسخ را اینگونه فرمودند؛
روزی پادشاهی قدرتمند در نبردی با دشمن در سرزمینی دور دست شکست خورد و لشکریان او کشته، یا پراکنده شدند، پادشاه با تنی مجروح و بیهوش در گوشه ای می افتد، پس از ساعتی به هوش می آید، لنگ لنگان و ناله کنان در مسیری نامعلوم تشنه و گرسنه، ناامید و خسته سر به بیابان می گذارد!

ساعت ها می گذرد ناگهان در اوج یأس و در انتظار مرگ و در حال تجربه کردن آخرین نفس های زندگی، چشمش به خیمه ای در بیابان می افتد، خویش را به خیمه می رساند، ساکنان این خیمه، که پیرمرد و پیرزنی بیش نبودند با دیدن مرد زخمی به استقبالش می شتابند و با گرمی او را به درون خیمه می برند، در برابر این میهمان ناخوانده و ناشناس احساس تکلیف می کنند و نجات جان او را بر خود واجب می شمارند!

در اقدامی جانانه و عجیب تنها سرمایه ی زندگی خود را که یک رأس «بز» بود قربانی کردند و چند روزی را به پذیرایی و مداوای میهمان بیمار و مجروح پرداختند، پادشاه رفته رفته بهبودی خود را بازیافت و قصد مملکت خویش نمود از میزبانان سالخورده خود که تمام هستی خود را برای او ذبح کردند، تشکر فراوان نمود، به آنها گفت شما از شیر این حیوان ارتزاق می کردید و تنها منبع معیشت شما بود، همه ی این دارایی را ایثار کردید و بی آنکه مرا بشناسید برای بقاء من آن را قربانی نمودید و در این چند روز همه چیز را به جان خریدید تا مرا سالم و توانا سازید. امید است بتوانم جبران کنم!

پادشاه پس از چند روز به مملکت و قصر خود رسید، گروهی را برای آوردن پیرمرد و پیرزن، به درون قصر، گسیل داشت، سالخوردگان ایثارگر را، با شکوهی خاص به قصر آوردند، پادشاه دستور داد همه ی بزرگان و دانشمندان در جلسه ای اجتماع کنند، پیرزن و پیرمرد را در جلسه حاضر کرد و به حضار گفت: ای بزرگان و ای دانشمندان، از شما سوالی دارم! به من بگویید اگر روزگاری تنها و زخمی و گرسنه و تشنه در سرزمینی دور، سرگردان شوید و لحظه به لحظه به مرگ نزدیک تر شوید و در این شرایط سخت، ناگهان کسی پیدا شود، برای نجات شما و بقای شما، دست از بقای خود بردارد و همه سرمایه و هستی خود را بدهد تا شما زنده بمانید، در مقابل یک چنین ایثاری چه خواهید کرد؟ و چگونه پاداشی را به او خواهید داد؟ هر کس جوابی گفت؛ یکی گفت نیم ثروتم را به او می بخشم، دیگری گفت هر چه او بخواهد به او می دهم، دیگری گفت گنجینه ی طلا و جواهرات و زرآلاتم را به او می دادم و دیگری و دیگری…!

پادشاه گفت: نه، اینها جواب من نیست، به خدا قسم، در مقابل چنین کسی حتی اگر جان خود را بدهید باز جبران نکرده اید! سپس پادشاه سرگذشت خود را و ایثاری که آن دو سالخورده برای او انجام داده بودند بیان کرد و با صدای بلند گفت؛ اینان همه ی آنچه را که داشتند و همه ی سرمایه خود را به پای من ریختند و من نیز هر چه دارم به پای آنان می ریزم. سپس پیرمرد و پیرزن را به جای خود بر تخت نشاند و خود نیز کمر همت، به خدمت آن دو بست!
امام صادق (ع) در حالی که محاسن اشک آلود خود را لمس می کرد، فرمود به عزت و جلال خدا سوگند؛ «معامله ی» حضرت حق تعالی با جدم «حسین» نظیر معامله ی این پادشاه، با آن پیرمرد و پیرزن است. چون حسین (ع) همه ی هستی خود را در راه خدا و برای بقاء یاد و دین خدا نثار کرد، خداوند نیز همه چیز خود را در اختیار حسین گذاشته است.

منبع:حریم امام از طریق شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)-


 3 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 36

نوشته های اخیر

  • جمال یا کمال؟؟؟؟؟؟؟؟
  • قسمتی از وصیت نامه شهید قربانعلی هادی
  • قسمتی از وصیت نامه شهید قربانعلی هادی
  • تاکید امام عسکری برای دوری از کج اندیشان اعتقادی
  • شهادت امام حسن عسکری علیه السلام تسلیت باد
  • پرسش های اساسی
  • سبک زندگی پیامبر(صلی الله علیه و آله) به روایت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
  • سبک زندگی امام رضا علیه السلام
  • نهم دی
  • حماسه ی عظیم نه دی تجلی بصیرت، همت و ولایت مداری امت حزب الله ایران
  • توصیه عجیب آقامجتبی به پزشک معالجش
  • جايگاه اربعين حسيني از ديدگاه مقام معظم رهبري
  • آیت الله مقتدایی در گفت وگو با شفقنا: همکاری و هماهنگی میان حوزه و دانشگاه لازمه رسیدن به اهداف والا است.
  • برای معرفت به ائمه(علیهم السلام) چه مسیری را باید طی کرد؟ پاسخ آیت الله مرتضی تهرانی
  • خداوند از امام حسین (علیه السلام) چگونه قدردانی می کند؟
  • دفاع سرسختانه شاهزاده خانم کویتی از مکتب حقه تشیع
  • شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت باد
  • شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت باد
  • انرژی هسته ای حق مسلم ماست...
  • مرگ بر آمریکا، یک شعار نیست؛ یک عقیده است...
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

علمدار عشق

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس